علم سنجی (ساینتومتریکس Scientometrics) چیست؟
ساینتومتریکس: ذرهبین دنیای علم!
تصور کنید میخواهید قدرت علمی کشورها را با هم مقایسه کنید. چطور میتوان این کار را انجام داد؟ تعداد دانشمندان؟ بودجه تحقیقاتی؟ یا تعداد جوایز نوبل؟
در اینجا است که ساینتومتریکس به کمک میآید. این علم، ذرهبینی قدرتمند است که با بررسی دقیق مقالات علمی، کتابها و سایر نوشتههای پژوهشی، به ما نشان میدهد که هر کشور در کدام زمینههای علمی حرفی برای گفتن دارد و چقدر در تولید دانش جهانی سهم دارد.
علم سنجي یا Scientometrics دانش بررسی آثار علمی و رسیدن به خط فکری(ساختار) حوزه های مختلف علمی در هر برهه ای از تاریخ علم و پیش بینی گرایشات احتمالی حوزه های مختلف علمی به شکل کمی و گاهی تا حدودی کیفی است. علم سنجی فن تجزيه و تحليل آماري و كمي متون علمي است. يكي از مهمترين اهداف اين علم، ایجاد نظامهايي از شاخص هاي توصيف كننده پژوهش در جوامع مختلف علمي است. انتشار مداوم و منظم چنين شاخص هايي مي تواند ابزاری مفيد و كارآمد براي مديريت تحقيق و سياستگذاري و چگونگي تخصيص بودجه و امكانات در حوزه های علمی مختلف باشد. علم سنجي يكي از رايجترين روشهاي ارزيابي فعاليتهاي علمي است. اساس كار علم سنجي بر بررسي چهار متغير اساسي شامل مؤلفان، انتشارات علمي، مراجع و ارجاعات است. علم سنجي بر آن است كه با استفاده از بررسي جداگانه اين متغيرها يا تركيب مناسبي از آنها خصايص علم و پژوهش علمي را نمايان سازد. بررسی کمّی تولیدات علمی، سیاستگذاری علمی، ارتباطات علمی پژوهشگران و ترسیم نقشه علم از مباحث رایج علمسنجی هستند.
داستان از کجا شروع شد؟
ساینتومتریکس ریشه در دهه ۱۹۶۹ دارد، زمانی که دانشمندان در اتحاد جماهیر شوروی سابق و اروپای شرقی به دنبال راهی برای سنجش و مقایسه فعالیتهای علمی در سطح ملی و بینالمللی بودند. اولین بار علم سنجی به صورت رسمی در سال ۱۹۶۹ مطرح گردید. «ناليموف و مولچنکو» معادل روسي کلمه علمسنجي(نائوکومتریا) را ارائه دادند. بعدها این واژه عموميت يافت و به معني مطالعه علم؛ رشد، ساختار، ارتباطات و بهرهوري علم مورد استفاده قرار گرفت. تحقيقات علم سنجي از ابتداي قرن ۱۹ آغاز شدند. با اين حال از ابتداي قرن ۲۱ توسعه ضريب تأثير (Impact Factor=IF) شکل گرفت. البته قبل از سال ۱۹۶۹ نیز افرادی مانند گارفیلد و پرایس تعاریفی از علم سنجی ارائه کرده بودند که در ادامه بیشتر به آن ها خواهیم پرداخت.«علمسنجی» توسط دوبوروف Doborov و کارانوا Karanwa ابداع شد که این اصطلاح را اندازهگیری فرآیندهای انفورماتیک تعریف کردند. به گفته میخائیلوف، انفورماتیک رشته ای از علم است که ساختار و ویژگی های اطلاعات علمی را ارزیابی می کند و مقررات و فرآیندهای این ارتباطات را مورد بحث قرار می دهد.«گارفيلد» با انتشار شاخص استنادي علم در سال ۱۹۶۱ باعث ایجاد رشد گستردهای در این تحقیقات شده بود. به طور کلی دهه شصت را می توان دهه رشد و گسترش ادبيات علم سنجي دانست. در همان زمان، «سولا پرايس» در حال پژوهش روي موضوع زمينه رشد علمي و فعاليت استنادي ادبيات علمي بود. او واژه «علمِ علم» را ترویج داد، اما هیچگاه از واژه علمسنجی استفاده نکرد. کتاب «علم کوچک علم بزرگ» اثر اوست که در آن نظام ارتباطات علم را تشریح نموده است.
گارفیلد به همین دلیل پرایس را پدر علمسنجی میداند. پرایس نظریه «چرخه سودمندی تجمعی»(۱۹۷۶) را ابداع نمود. این نظریه بر اصل “موفقیت، موفقیت میآورد”، استوار است. بر اساس این نظریه پژوهشگران معروف و مشهور نسبت به دیگران از استناد بالاتری در حوزه بروندادهای علمی برخوردار خواهند بود. همچنین مقالاتی که چند بار استناد دریافت کردهاند از شانس بیشتر برای دریافت استنادهای بیشتر بهرهمند هستند.
مرتون (۱۹۶۸) مقالهای را با عنوان «اثر متیو در علم» در مجله ساینس نگاشت. وی در اثر متیو بیان داشته که برخی از دانشمندان و پژوهشگران مشهور در مقایسه با دانشمندان و پژوهشگران ناشناخته اعتبار و شهرتی بیشتر کسب میکنند.
پس از معرفی این علم، دانشمندان برجسته دیگری مانند کول Cole، الز Elles ، هولمز Holmes مقالات علمی را ملاک مقایسه کشورهای مختلف از نظر تولید علمی قرار دادند. بنابراین اولین تحلیل آماری مقالات علمی به این افراد نسبت داده می شود که مقالات علمی منتشر شده را ملاک مقایسه تولیدات علمی کشورهای مختلف قرار داده اند. در همان زمان، افرادی مانند لوتکا Lotka، برادفورد Bradford، زیف Ziff، مدلهای نظری خاصی را برای ارزیابی توزیع نشریات بر اساس نویسندگان و مجلات پیشنهاد کردند.
تاسیس ISI
یوجین گارفیلد در ۱۹۶۰ موسسه اطلاعات علمی (ISI) را بنیان نهاد و نمایه استنادی علوم را منتشر نمود. او در دهه ۱۹۹۰ علاوه بر نمایه استنادی علوم – گسترش یافته دو پایگاه استنادی «نمایه استنادی علوم اجتماعی» و «نمایه استنادی علوم انسانی و هنر» را منتشر و پایگاه وب آو ساینس WOS راهاندازی نمود. وی در سال ۱۹۹۲ موسسه اطلاعات علمی را به «تامسون رویترز» واگذار نمود. گارفیلد ضریب تاثیر را برای رتبه بندی نشریات و نرم افزار هیست سایت را جهت ترسیم نقشههای تاریخی جنبههای تولیدات علمی و مصور سازی آن ابداع نمود. به همین دلیل صاحبنظران حوزه مصورسازی علم او را «پدر مصورسازی علم» لقب دادهاند.
«نارین» یکی دیگر از پیشگامان علم سنجی خدمات شایانی در زمینه ارزیابی «پروانههای ثبت اختراعات» به سیاست علم ارایه کرد. وی همچنین به همراه «گابریل پینسکی» در سال ۱۹۷۶ «شاخص نفوذ» را که مبنا و معیاری برای ارزیابی مجلات علمی محسوب می شد به عنوان یکی از مهمترین دستاورد علمی خود به جامعه علمی معرفی نمودند.
ضرورت علم سنجی چیست؟
سنجش و ارزیابی سریع تولیدات علمی در سطح کلان از ضرورت های علم سنجی به شمار می رود. اندازهگیری و ارزیابی تولیدات علمی با استفاده از شاخصهای پذیرفته شده بینالمللی و فراهم کردن امکان مقایسه آنها، می تواند کمک قابل توجهی را برای پژوهشگران و مقیاس های پژوهشی ایجاد نماید.
دشواری ارزیابی کیفی حجم عظیم تولیدات علمی بین المللی و ضرورت استفاده از ابزارهای آماری، شناسایی حوزههای علمی مورد توجّه در کشورهای پیشرو و مقایسه آن با کشورهای رقیب، به منظور تدوین برنامه های راهبردی صحیح نیز یکی دیگر از این ضرورت ها را شامل می شود.
کشف جبهههای علمی و تشخیص شکاف های آن و برنامهریزی در جهت هدفگذاری و سودهی پژوهشی، میتواند ضرورتی برای علم سنجی معرفی گردد. همینطور این امر مهم در کمک به آینده اندیشی علوم در جهان نیز نقش دارد.
ساینتومتریکس، علمی زنده و پویا
امروزه، ساینتومتریکس به ابزاری ضروری برای درک و هدایت مسیر علم تبدیل شده است. با پیشرفت تکنولوژی و دسترسی به حجم عظیمی از اطلاعات علمی، این علم نیز به طور مداوم در حال تکامل و گسترش است.
نکته : مجارستان نقشی کلیدی در توسعه ساینتومتریکس داشته است. آکادمی علوم مجارستان یکی از فعالترین مراکز تحقیقاتی در این زمینه بوده و مجله بینالمللی ساینتومتریکس نیز برای اولین بار در این کشور به چاپ رسیده است.
در مباحث مربوط به علم سنجی با یک مفهوم دیگر به نام ” کتابسنجی” یا bibliometrics زیاد برخورد می کنیم. هنگامی که دانشمندان پروژه های تحقیقاتی خود را منتشر می کنند، به دنیا می گویند که تحقیقاتشان در مورد چیست، چه زمانی، کجا و با چه کسی تولید شده است. اگر پیوندهای استنادی را نیز مطالعه کنیم، می توانیم در مورد تأثیر تحقیق چیزی بگوییم. اساساً کتاب سنجی در مورد این است. هر ساله میلیون ها مقاله و کتاب در زمینه علم تولید می شود. کتاب سنجی یک تکنیک آماری است که می تواند برای تجزیه و تحلیل این حجم از اطلاعات مورد استفاده قرار گیرد. البته، ما نمیتوانیم بدون مطالعه متون محققین واقعاً بگوییم علم چیست. اما کتابسنجی نقش منحصر به فردی دارد که میتواند یک نمای کلی از روندهای علم، شبکههای علمی و تأثیر پژوهش ارائه دهد. اینها چیزهایی هستند که به سختی می توان آنها را از راه های دیگر بدست آورد. کتاب سنجی همچنین می تواند مکمل مهمی برای بررسی همتایان باشد.
اهداف علم سنجی
- تدوین سیاستهای علمی و پژوهشی،
- مطالعه ارتباطات علمی و تحلیل استنادی،
- ارزیابی کمی و کیفی منابع و انتشارات علمی،
- بررسی برونداد، بازدهی/ عملکرد و تأثیر گذاری علمی،
- بهره وری مناسب از امکانات و توانمندی های موجود جهت پژوهش،
- برقراری توازن میان بودجه و هزینه های پژوهشی،
- بررسی شاخصه های رشد و توسعه علوم( شاخصه های تحقیق و توسعه، منابع انسانی، پروانه های ثبت اختراع، موازنه تجاری سازی علوم و قراردادهای فناوری، ساختاری، عملکردی، مالی و …)،
- کشف روابط و الگوهای موجود میان دانشمندان، حوزه های پژوهشی، کشورها و…
- ارزیابی صحیح و رتبه بندی پژوهشگران، مؤسسه ها، کشورها، مجلات تخصصی، موضوعات تخصصی و…
- سنجش و ارزیابی نوآوری های علمی،
- همکاری و مشارکت علمی، شبکه های هم تألیفی، بررسی انواع تقلب های علمی و سرقت علمی
حجم انتشارات جهان روز به روز در حال افزایش است. رصد و بررسی ارقام و آمار پژوهش های منتشره با منابع انسانی سخت و گاهی نشدنی است. بنابراین وجود نرم افزارهایی که بتوانند از درون این مجموعه سرسام آور یک نتیجه شفاف و خلاصه برای تصمیم گیری به جوامع علمی ارائه کنند، بسیار ضروری است و به این شکل بود که به تدریج نرم افزارهای علمسنجی ایجاد شدند. با کمک نرم افزارهای علم سنجی می توان روابط بین آثار علمی پژوهشگران، حوزه های داغ پژوهشی، همکاری های علمی، هموقوعی موضوعات مختلف و غیره و مصورسازی و ایجاد نقشه های علمی را براحتی و با سرعت انجام داد.
آینده علم سنجی
علم سنجی به عنوان ابزاری برای ارزیابی فعالیتهای علمی و پژوهشی، نقشی کلیدی در دنیای امروز ایفا میکند. با این حال، این حوزه با تحولات و چالشهای متعددی در آینده روبرو خواهد بود:
۱٫ تنوع و تکامل شاخصها:
- فراتر رفتن از شاخصهای سنتی مانند تعداد مقاله و ضریب تاثیر به سمت شاخصهای نوین که بازتابدهندهی ابعاد مختلف فعالیتهای علمی مانند نوآوری، تاثیرات اجتماعی و دسترسی آزاد به اطلاعات باشند.
- توجه به تنوع و پیچیدگی روزافزون تحقیقات علمی، از جمله پژوهشهای میانرشتهای، علوم باز و علوم شهروندی.
۲٫ نقش هوش مصنوعی و دادههای عظیم:
- استفاده از هوش مصنوعی برای تحلیل حجم عظیم دادههای علمی و شناسایی الگوها و روندهای جدید در علم.
- توسعه ابزارهای نوین مبتنی بر هوش مصنوعی برای ارزیابی دقیقتر و جامعتر فعالیتهای علمی.
۳٫ توجه به اخلاق علم سنجی:
- مقابله با سوء استفاده از شاخصهای علم سنجی و تضمین استفادهی عادلانه و اخلاقی از آنها.
- توجه به پیامدهای اجتماعی علم سنجی و پرهیز از تبعیض و نابرابری در ارزیابی فعالیتهای علمی.
۴٫ علم سنجی در خدمت سیاستگذاری و برنامهریزی:
- استفاده از یافتههای علم سنجی برای برنامهریزی و سیاستگذاریهای علمی مبتنی بر شواهد.
- تخصیص منابع به طور عادلانه و اثربخش به حوزههای مختلف علمی بر اساس نیازها و اولویتهای جامعه.
۵٫ علم سنجی جهانی و فرامرزی:
- توسعه شاخصها و ابزارهای علم سنجی بینالمللی برای ارزیابی همکاریهای علمی جهانی.
- ترویج عدالت و انصاف در علم سنجی و پرهیز از تمرکز بر شاخصهای کشورهای توسعهیافته.
چالشهای پیش روی علم سنجی
- غلبه بر سوگیریها: تضمین بیطرفی و عینی بودن شاخصهای علم سنجی و پرهیز از سوگیریهای ناشی از عوامل مختلف مانند تمایلات آکادمیک، منافع مالی و ملاحظات سیاسی.
- ارزیابی کیفی پژوهش: توسعه روشهای مناسب برای ارزیابی کیفی پژوهش و توجه به عوامل مهمی مانند اصالت، نوآوری و تاثیرگذاری پژوهش علاوه بر شاخصهای کمی.
- ارتباط با ذینفعان: ایجاد پل ارتباطی موثر بین متخصصان علم سنجی و ذینفعان مختلف مانند محققان، مدیران دانشگاهی و سیاستگذاران تا یافتههای علم سنجی به طور موثر در تصمیمگیریها و اقدامات آنان به کار گرفته شود.
با وجود این چالشها، علم سنجی همچنان ابزاری ارزشمند برای درک و هدایت مسیر علم در آینده خواهد بود. پیشرفتهای آتی در این حوزه به ما کمک میکند تا از علم به طور موثرتر برای حل چالشهای جهانی و ایجاد آیندهای بهتر برای همه استفاده کنیم.
منابع