مسابقه مادر آب توسط یابش در گروه های تلگرامی کتابداران برگزار شد.
مسابقه مادر آب از تاریخ ۶ اسفند ۱۳۹۵ تا ۱۲ اسفند ۱۳۹۵ به مدت یک هفته در گروه های تلگرامی به ویژه librarian2.0 برگزار شد و بر این اساس ۱۷ متن توسط ۱۳ شرکت کننده ارسال شد.
فرآیند رای گیری در تاریخ ۱۳ اسفند ۱۳۹۵ انجام گردید و نتایج به شرح زیر می باشد.
دل نوشته های منتخب:
دل نوشته شماره یک مربوط به خانم فاطمه ترابی
خانمان،ویرانه شد با رفتنت
یاس ها پژمرده شد با رفتنت
ای ستون خانه و ای مظهر نور و جلاء
درب و دیوار محل، دیوانه شد با رفتنت
ای تو جانم، ای روانم، ای سبک بال رها
بیت رخشان علی، غم خانه شد بارفتنت
ای تو فخر هستی و دخت نبی
کربلا، شور حسین، جانانه شد با رفتنت
عشق من، ای مادرم، ای روشنی بخش سپهر
ماهتاب با عزتش، سرخورده شد با رفتنت
مادر عشق، رمز یا زهرا، شهادت
آب ها، آینه ها، دل مرده شد با رفتنت…
دل نوشته شماره دو مربوط به خانم ندا هوشمندابرقویی
می دانی چیست …
همه غم ها …همه رفتن ها همه بی مادری ها همه به کنار…. غم عشق غم سنگینیست
علی عاشق بود …و این غمِ باران خورده این غم نَمور این غم به مغز استخوان رسیده پیکره علی را ذره ذره آب نمود تا در محراب برسجده عشق خدا خاتمه یابد…
می دانی زهرا جان… عشق فراتر از هر چیزیست و عشقی که در وجود تو و علی بود جذبه ای آسمانی داشت …
مرد شانه اش در غم رفتن همسرش آنچنان بلرزد که ملائک تمام اَبر های جهان را گریه کنند..این یعنی عشق…یعنی بودن تو در وجود علی …عشق فراموش نشدنی ترین رویداد ذهن بشر است و اگر عشق ،عشق تو و علی باشد دیگر فراتر از هر عشقی…
غمین از کوچه ها میگذرد مرِد تو ..و تمام صحنه دیوار و آتش و تازیانه را مرور میکند و اشک این پناه عشاق و باران و چتری ا زنگاه خیس فرشتگان خداوند….
علی عاشق است ………
عاشقی که فریادهایش بر دیواره های چاه های جهان شرم را به روی آب های زمین جاری نمود ….
عاشقی که تنوره های آتش را به صورت تازاند و های هایِ غریبانه اش بعد از تو را در سجده های شبانه اش تقسیم نمود………
علی عاشق است عاشقی که عشقش را میانه های راه در عنفوان جوانی در شاهد ترین روزهای عاشقی به جرم ایمان و عدالت از دست داده ….
وچه غمگین است غم مردی که عاشقانه های رویایی اش را لای درهای بی مروتی ببیند……..
علی عاشق است ….مردی که سنگینی غریبانه عشق را این شب ها عجیب به دوش میکشد..
خدایا هوای علی را داشته باش
دل نوشته شماره سه مربوط به آقای حسن بلندی
امشب زهرا به حرمت تو پشت در گرفت
دخت نبی را زدند و فلک عزا گرفت
شکستند جام کوثر به جفا یک شبه علی
دم نزدی چرا ؟ تا دامن زینب کبری گرفت
آن آتش که بر در خانه ات زدند ز جهل
امروز خیمه فرزندت در نی نوا گرفت
آن کبودی که بر صورت ماه می بینی
سوز خیزرانش بر تن زینب کبری گرفت
آن سه دستی که حکم خلافت ربود
تیر سه پری شد گلو و چشم شهلا گرفت
بی هوا دست یکی رفت هوا فرود آمد
صبر علی ،شیون زینب،عزت زهرا معنا گرفت
علی که به فتی،در خیبر گرفته بود
حالا در خانه شکست و از او زهرا گرفت
زیر تابوتش پنج تن آل عباست یا رب
از شرم قوم جاهل ، قبر زهرا هم خفی گرفت
دگر دلم تاب نمی آورد عجب نیست
زهرا به دست نبی در خاک آرام گرفت
علی چگونه قد علم می کنی بی زهرا
امشب تکه تکه ی وجود تو پایان گرفت
و اما بقیه متن ها:
دل نوشته خانم لیلا ابراهیمیان
و فاطمیه یک دهه نیست؛ که یک تاریخ است.
یک تاریخ پر از درد. یک تاریخ پر از غربت.
یک تاریخ پر از مظلومیت.
یک تاریخ پر از ایمان به تاراج رفته.
یک تاریخ پر از نفاق و کینه…
روضه سنگینست…
آهسته بگوییم
در پی آن حادثه کوچه درودیوار ومیخ
این روزها
مادر از دست حسین میخورد آب
دل نوشته خانم فاطمه ترابی
دلم گرفته:
از زمانه، از لاله های عاشقانه،از گور های دسته جمعی، از ناله های مادرانه…
از خاطرات ناب جبهه، از درد های عاجزانه….
از در، از آتش، از ضربه، از دود و خرابه، از لاله های بی کفن، از بازوان مادرانه…
دلم گرفته:
از نقش خیس خون بر روی سربند
از شلمچه، کربلا، از هور و اروند….
دلم گرفته:
از آب، از آینه، از جمله “الف” ها
از شهادت، رشادت، حتی فاطمیه….
دلم گرفته، چون شام غریبان
مثل زهرا، مادر آب💧💧💧
دل نوشته خانم محبوبه خاکی
سلام
مادرم ، آنگاه که شنیدم بمناسبت ایام شهادت ذات مقدست باید کلک الکنم زبان گشاید ،
غمم تازه شد و انگشتان لرزانم از نوشتن عاجز شد .
مادرم ،از آنجا که ، آبهای عالم مهر وکابین توست ،
ترا مادر آب لقب دادند .
اما بهترست تو را مادر آب و آینه و آفتاب بنامیم .
چرا که خداوند تو را با سوره کوثر به رسول خدا هدیه داد .
وبه مقام ام ابیها رسیدی
وآینه تمام نمای پدر شدی .
و آفتاب وخورشید ، اقمار منیر معصومین شدی.
مانده ام در سوگ آب و اینه و آفتاب
چه بگویم ؟!!!!
زیرا اینها همه تجلی حیاتند .
پس ترا سوگی نسزد .
که عین حیاتی
گرچه قطره قطره آب شدی
واز ضربهء ، در هزار تکه شدی.
وآفتاب ایام کوته عمر زمینیت
غروب کرد…..
دل نوشته خانم محبوبه خاکی
وقتی قرارست از مادر ، سخن بگویم واژگان حزن آلود می شوند .
چرا ( مادر آب؟! )
آن نازنین
مادر آب و آینه آفتاب است
مادرم ، که آبهای عالم مهر وکابین ء .
تو که آینه تمام نمای پیامبری .
و خورشید وجودت محور و تجلی گه
اقمار منیره معصومین .
چه برسر انسانیت آمد که در جوانی
در حالی که بار دار بودی و داغدار
فراق پدر ،
داغت را با سبوعیت بر دل سید
و سالار مردان ، مرد جهان نهادند .
چه دردناک ست
تداعی خاطره تلخ غسل و کفن و
دفن شبانه ات ، داغی ست جآودانه و ابدی بر دل شیعیان ومحبانت ……
امام زمان اجرک الله.
دل نوشته خانم سمیه پناهی
مااادر ؛ دو بخش دارد، ما هر چه می کشیم از بخش دوم است !!
در، دیوار ،کوچه، چادر خاکی و گوشواره ای گم شده و غلتیده در دل خاک …
ای کاش خانه در نداشت، ای کاش خانه اصلا در و دیوار نداشت …
شروع تکرار فصل بی رحم شکستن حرمت شد … آه که چه سخت است یاداوری تلخ روزهای هجوم زاغ ها به گلستان امامت و به آتش کشاندن بیت وحی…
آه از درد بازو … درد پهلو و آزارهایی که بر پیکر چونان گلش از خارها دیده بود !! …
آری این فاطمه بود که در کوچه های تنگ و تاریک مدینه، صورتش را آزردند و در بین در و دیوار پهلویش را شکستند ….
وا اسفا که قومی بدبرخورد تر از آنها در تاریخ سراغ نداریم … که با تازیانه ، فاطمه را در عزای پدر اینگونه تسلی اش دادند …!!!
امان، امان از گریه های بی امان و جان سوز زهرا … امان از شب هایی ک صدیقه طاهره غریبانه بین اندوه و گرفتاری صبح کرد …
وا عجبا که مهربان ترین بانوی بهشت را تنها به این گناه کشتند که دوست داشت همگی خدای مهربان را دوست بدارند و بندگی اش کنند …آری فاطمه تنها به جرم دوست داشتن رب النوع عشق اسیر شد…
زهرا گذشت و خاطره هایش هنوز هست…
در مسجد مدینه صدایش هنوز هست
در آستانه در آن روضه ی بهشت..بانگ و نوای و ابتایش هنوز هست…
یا فاطمه..یافاطمه..یافاطمه س
دل نوشته آقای حمیدرضا تبرائی نطنزی
بسم رب الفاطمه سلام الله علیها .
.
وقتی که دلت گرفته و راه به جایی نمی بری، فقط مادر هستش که کارساز میشه و کارت رو راه میندازه.
.
اما کم کم از خونه علی مادر داره میره، کار راه انداز خونه، رکن خونه، همه چیه خونه داره میره.
.
بمیرم برای بچه های مادر که دارن بی مادر میشن. 😭😭😭
.
ممنونم اگر نروی
میمیرم اگر بروی .
ای مادر کشته پسر
ای نخل بریده ثمر .
زهرا نرو نرو
دل نوشته خانم صدیقه اسلامی
هرشب اشک هایم جاری می شود تا با بوسه بر پهلوی شکسته فاطمه شکوفا شود.
دل نوشته خانم صدیقه اسلامی
دنیا برایم خلاصه در یک لحظه می شود آنگاه که بوی شبنم های خاک تو را حس کنم مادر پهلو شکسته ی من
دل نوشته خانم معصومه صحرایی
برای فاطمه سلام الله علیها
امشب همه ستاره ها خاموش شین😭
چهره زمین را سیاه پوشین😔
اولاد زهرا همه غمگینن😔
از نبود مادر ماتم میگیرن😭
قلب علی شکسته شد جانم😔
بار زندگی بر دوش می گیرد😭
رقیه سه ساله زهرا تنها شد مادر😔
بر دستان پدر جان می گیرد😭
دل نوشته آقای علی علیزاده
ای کاش فدک این همه اسرار نداشت
ای کاش مدینه در و دیوار نداشت
فریاد دل محسن زهرا این است
ای کاش در سوخته مسمار نداشت
دل نوشته خانم زمزم قاسمیان
گوشه ی چادرت را به بالهایم گره بزن؛
من از زمین بلند می شوم
دل نوشته خانم زمزم فاسمیان
گاهی شامه ات،
بدنبال استشمام عطری، قرن ها خاطره را مرور می کند!
نمیدانم چرا این روزها
بوی دود، تمامِ شامّه ی مرا پُر کرده است بِگَمانم خبری در راه است
دل نوشته سمیه آقائی
موضوع:شفاعت حضرت زهرا (س)
روزی عارضه ای بر فردی وارد شد و افتاد. او دید که کسی آمد و گفت میرویم آن دنیا، گفت رفتیم و گفتند چه کردی؟ گفت کتاب نوشتم، گفتند قبول نیست. گفت زبان خارجی درس دادم، گفتند قبول نیست. گفت جبهه بودم گفتند قبول نیست. گفت فریاد کشیدم که هیچ کدام قبول نیست!!! گفت صفحه ای بر رویم باز شد دیدم همه گناهانم داخلش هست ولی هیچ کار خیری داخلش نیست. (مغرور نشوییم که کار خوبی انجام می دهیم کارهای خوبمان یا بخاطر کبر یا به خاطر نداشتن اخلاص و… ممکن است باطل شود و ما نیز روز قیامت ببینیم چیزی با خود به جز گناه نیاورده ایم.) گفت فریاد زدم من عشق به علی(ع) حتی نداشتم؟ عشق به فاطمه (س) نداشتم؟ عشق به ولایت نداشتم گفتند چرا. به خاطر همان هاست که به تو فرصت می دهیم تا به دنیا برگردی. تو در مورد قرآن هیچ کاری انجام ندادی برو برای قرآن کار کن.
برگرفته از سخنرانی حاج آقا قرائتی در مورد حضرت زهرا(س).
اکنون که در این دوره زمانی سخت قرار داریم. باید خودمان را تربیت کنیم، آن هم تربیت سرباز امام زمانی.
تا بدین گونه امام زمان (عج) را خوشنود سازیم. چرا که اگر امام زمان خشنود شوند حضرت زهرا (س) خشنود خواهند شد و زمانی که ایشان خشنود گردند، پیامبر اکرم (ص) خشنود خواهند شد و زمانی که پیامبر اکرم خشنود شوند خداوند خشنود خواهد شد.
به امید تعجیل در فرج آقا امام زمان (عج) که صدالبت نزدیک است.
دل نوشته الهام رضوانی گیل کلائی
سلام خانم جان
می دانم پهلویتان درد می کند و داغ محسنتان برای شما سنگین است و فراغ از پدر جانکاه ..
پس کوتاه می گویم
جایی خوانده ام که پدر جانتان گفته است فاطمه روح و قلب و جان من است و هرکسی او را بیازارد مرا آزرده است.. لابد شما می فرمایید که هر کسی فرزندان مرا بیازارد مرا آزرده است.
قربان دل مادریتان بروم، من روسیاه و شرمسار، گاهی دل فرزندتان را شکسته ام.
و می دانم از اشک و غصه او دلتان می گیرد.
خانم جان همین اندک فهم داستان اشک و دل شکستگی مولایم برایم کافیست تا روضه سیلی، در، پهلو، محسن را بفهمم و معنای غربت علی فاتح خیبر را..
خانم جان شما بگو،تا ما بدانیم که سیلی زدن فقط به لمس صورت خورشیدیتان نیست، سیلی اشک مهدی تو در این روزگار است.
شما را به حرمت مادریتان دعا کنید برای عاقبت بخیریمان..
مادر دوستت دارم.. تمنا دارم دوستم داشته باشید خانم جان.
—————————————————————-
پایان دل نوشته ها…. اما هنوز باید نوشت…