برای تبدیل شدن به استاد در هندوراس، باید به جامعه خدمت کنید. در ایرلند، نیاز است که مقالاتی منتشر کنید و همچنین در سطح عمومی قابل مشاهده باشید. در ایالات متحده، سابقه انتشار مقالات در ارتقاء شغلی اهمیت دارد، اما تأثیر و کیفیت تحقیقات نیز به طور فزایندهای در نظر گرفته میشود.
ییِنسِی فلورس بوئسو، که در هر سه کشور زندگی کرده است، میگوید: معیارهای ارزیابی پژوهشگران برای ارتقاء به درجه استاد تمام و انگیزههایی که این معیارها ایجاد میکنند، در سراسر جهان تفاوتهای زیادی دارند. او یک زیستشناس مولکولی اهل هندوراس است که بعداً به ایرلند نقل مکان کرده و در سال گذشته در سیاتل، واشنگتن زندگی کرده است.
بوئسو، که در دانشگاه کالج کُرک در ایرلند وابسته است، یکی از بزرگترین و جامعترین تلاشها برای فهرستبندی و تحلیل نحوه ارتقاء پژوهشگران توسط موسسات را به اشتراک گذاشته است. این مطالعه که امروز در نشریه نیچر منتشر شده، روندهای معیارهای ارتقای آکادمیک نزدیک به ۲۵۰ دانشگاه و سازمان دولتی در سرتاسر جهان را شناسایی کرده است.
لوتز برنمن، جامعهشناسی که علوم علم را در جامعه ماکس پلانک در مونیخ، آلمان، مطالعه میکند، میگوید: «نتایج بسیار جالب هستند، اگرچه این تحلیل تنها بخش کوچکی از مؤسسات آموزش عالی در سطح جهان را پوشش میدهد که بر اساس برخی برآوردها ممکن است به ۹۰,۰۰۰ موسسه برسد» برنمن معتقد است که این مطالعه دیدگاههای ارزشمندی ارائه میدهد.
بازی متریکس
بوئسو و همکارانش صدها سند سیاستی را از ۱۹۰ موسسه آموزشی و ۵۸ سازمان دولتی جمعآوری کردند و آنها را از نظر معیارهای ارتقاء تجزیه و تحلیل کردند. این اسناد شامل ۱۲۱ کشور یا منطقه در ۲۷ زبان بودند و بین سالهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۳ جمعآوری شدند.
حدود ۹۷٪ از اسناد، تولید تحقیقات را به عنوان یک معیار برای ارتقاء ذکر کردهاند و ۹۲٪ از آنها معیارهای کمی مانند تعداد مقالات، اختراعات، ارجاعات و ضریب تأثیر مجله را مشخص کردهاند. برخی از موسسات حتی برای رتبه پژوهشگران در فهرست نویسندگان مقالاتشان امتیاز اضافی در نظر گرفتهاند. حدود ۷۷٪ از موسسات همچنین معیارهای کیفی مانند تأثیر اجتماعی و کیفیت انتشار یا مجله را در میان معیارهای خود گنجاندهاند.
تحلیلها نشان داد که موسسات آسیایی بر نتایج و تأثیرات تحقیقات تأکید داشتند، اما نسبت به موسسات اروپایی بر دیدهشدن و مشارکت گستردهتر و همچنین تجربه حرفهای کمتر تأکید میکردند. موسسات آمریکای لاتین کمتر به معیارهای خروجی و دیدهشدن و مشارکت نسبت به موسسات اروپایی تکیه داشتند. و موسسات در اقیانوسیه بیشتر بر نتایج و تأثیرات تمرکز داشتند.
چندین تلاش بینالمللی، مانند اعلامیه سانفرانسیسکو درباره ارزیابی تحقیقات، خواستار حذف استفاده از معیارهای پژوهشی مانند ضریب تأثیر مجله برای ارزیابی پژوهشگران شدهاند، به دلیل نگرانیها در مورد شفافیت و ارتباط این معیارها، و مسائل دیگر. آنها به جای آن پیشنهاد میکنند که ارزیابیها به کیفیت و محتوای تحقیق در مقاله نگاه کنند.
روندهای تغییر
در مجموع، معیارهای کمی در کشورهای با درآمد متوسط بالاتر رایج بودند، اما کشورهای با درآمد بالا به طور فزایندهای به ارزیابیهای دقیقتری از کیفیت پژوهشگران تکیه میکنند.
به گفته برنمن، یکی از دلایلی که کشورهای با درآمد متوسط بالا به شدت به ارزیابیهای بیبلیومتریک (کتابسنجی) تکیه دارند، ممکن است این باشد که این ارزیابیها ارزانتر از استفاده از پانلهای بزرگ داوران همتا هستند. این یافته او را به این فکر انداخت که آیا اعتراضها به وابستگی زیاد به بیبلیومتریکها موفق بوده است یا نه. او میگوید چنین تحلیلی نیاز به دادههایی دارد که در طول زمان جمعآوری شده باشند.
مطالعه به طور خاص روندها را در طول زمان بررسی نکرد، اما همکار نویسنده بوون لیم، یک مهندس در دانشگاه تنکو عبدالرّحمن در کجانگ، مالزی، به برخی تحولات در اسناد چین در طول هفت سال دوره تحلیل اشاره کرد. او میگوید تأکید زیادی بر تعداد مقالات وجود دارد و برخی حتی جوایز نقدی ارائه میدهند، اما اخیراً اسناد شروع به ذکر کیفیت و ترویج مقالات در مجلات چینی کردهاند.
در مجموع، بوئسو امیدوار است که این تحقیق «پایهای برای بازاندیشی در سیاستهایی فراهم کند که عدالت، فراگیری و یکپارچگی پژوهش را به عنوان ارکان بنیادی فرهنگ تحقیقاتی ما ترویج کنند.»
منبع: https://www.nature.com/articles/d41586-025-00143-x